یا حسین فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را به همه عاشقان اباعبدالله حسین (ع) تسلیت عرض می نمایم سه شنبه 13 / 9 / 1390برچسب:, :: :: نويسنده : پریسا
سخاوت، عفو و گذشت، احسانگرى و دستگیرى بینوایان نمودهایى از اخلاق كریمانهاى است كه در جاى جاى قرآن مىتوان آنها را جست و امام حسین، شاگرد مكتب قرآن تجسم عینى این صفات و اوصاف دیگر قرآنى است و ما در اینجا به عنوان نمونه به ذكر پارهاى از آنها مىپردازیم. 3-1. گذشت گذشت عالىترین كرامت انسانى است به ویژه آن كه آدمى قدرت بر انتقام نیز داشته باشد. آموزههاى قرآنى نه تنها به عفو در مقابل بدى تأكید دارند بلكه در سطحى بالاتر توصیه مىكند كه جواب را با خوبى پاسخ دهید «وَ أَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى؛(23) گذشت كردن شما به تقوى نزدیكتر است.» «وَلَا تَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَن؛(24) و نیكى با بدى یكسان نیست [بدى را] به آنچه بهتر است دفع كن.» «عصام بن المصطلق» گوید: وارد مدینه شدم، حسین بن على علیه السلام را مشاهده نموده و خوشنامى و مقام و منزلتش مرا به شگفت آورد به گونهاى كه حسدى كه در سینه نسبت به پدرش داشتم مرا به شدت برانگیخت به او گفتم: تو پسر ابوتراب هستى؟ ایشان فرمود: آرى. شروع كردم به شتم و سب او و پدرش، حسین علیه السلام نگاهى رئوفانه به من كرد و فرمود: «اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم. بسم اللَّه الرحمن الرحیم * خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِین.» آنگاه فرمود: آرام باش و براى من و خودت از خداوند طلب مغفرت كن اگر از ما یارى مىخواستى ما تو را كمك مىكردیم و اگر طالب حمایت بودى، تو را پشتیبانى مىنمودیم و اگر هدایت و ارشاد طلب مىكردى تو را رهنمون مىشدیم... عصّام مىگوید آثار ندامت و پشیمانى در چهرهام نقش بست. آنگاه امام فرمود: سرزنشى بر تو نیست خداوند تو را مىبخشاید كه مهربانترین مهربانان است. آیا تو اهل شامى؟ گفتم: بلى، گفت: خداوند ما و تو را زنده نگه دارد، هر حاجت و نیازى داشتى با ما در میان بگذار، امیدوارم كه به خواست خدا هر چه مىخواهى به بهترین وجهى آن را بیابى. عصّام گوید: زمین با تمام وسعتش بر من تنگ شد. دوست داشتم كه مرا در خود فرو برد. در همان لحظه ناگهان فكر كردم كه در سرتاسر زمین محبوبتر از او و پدرش نزد من هیچ كس وجود ندارد.»(25)
دستیابى حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به آب و نیاشامیدن آن، جانفشانى دو تن از یاران امام علیه السلام در ظهر عاشورا كه جهت اقامه نماز تن خود را سپر بلاى آن حضرت ساختند و به شهادت رسیدند، ارادتهایى كه اصحاب آن حضرت در شب عاشورا ابراز كردند و در روز عاشورا تا زنده بودند نگذاشتند كه از بنىهاشم وارد میدان شود و بنىهاشم نیز تا زنده بودند نگذاشتند امام علیه السلام وارد میدان شود و ... همه و همه نمونههایى بىمانند ایثارند كه در قیام امام حسین جلوهگر شد.
3-2. تواضع و فروتنى تواضع صفت ارزشمند مردان الهى است و آنان كه پیشواى مردمند و الگوى آنان، وجود این صفت در آنان لازمتر است. تواضع در مقابل بندگان خوب و انسانهاى ستمكشیده نوعى جوانمردى، صبر و شجاعت، اما در مقابل مستكبران و كافران نشانه ذلت است. قرآنكریم از یك سو به نكوهش تكبر مىپردازد: «وَلَا تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحًا؛(26) در روى زمین با تكبّر راه مرو»؛ «فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِین؛(27) بد جایگاهى است جایگاه متكبران» و از سوى دیگر لزوم تواضع را گوشزد مىكند «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا؛(28) بندگان خداى رحمان كسانىاند كه در روى زمین به نرمى [و بدون تكبّر] گام بر مىدارند»؛ «وَ اخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِین»(29) امام حسین علیه السلام نیز صاحب این سیره ارزشمند قرآنى بود. «مسعده» گوید: گذر امام حسین علیه السلام به فقیرانى افتاد كه گلیم خود را پهن كرده و خود را بر آن افكنده بودند (و غذا مىخوردند) و حضرت را دعوت نمودند، حضرت به زانو، نشست و با آنان هم خوراك شد. سپس این آیه فوق را تلاوت نمود. آنگاه فقرا را به منزل خویش دعوت نمود. پس برخاستند و همراه حضرت به منزل او آمدند. حضرت به كنیز خود فرمود: «آنچه را ذخیره مىكردى بیرون بیاور.»(30) 3-3. سخاوت «جود و سخاوت» از فضایل مهم اخلاقى است، هر اندازه «بُخل» نشانه پستى و حقارت و ضعف ایمان و فقدان شخصیت است «جود و سخاوت» نشانه ایمان و شخصیت والاى انسانى است. در آیات قرآن هر چند واژهى «جود» و «سخاوت» به كار نرفته اما تعبیراتى دیده مىشود كه بر این دو مفهوم منطبق است، انفاق اموال در راه خدا، ایثار اموال و جانها، انفاق از آنچه خود به آن نیازمندیم یا آن را دوست داریم، و... از جمله تعبیرات قرآن براى توصیف سخاوت است كه اكنون به چند مورد آن اشاره مىكنیم: «یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَة...؛(31)[انصار]... هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرد. دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده در دلهایشان حسد نمىیابند، هر چند در خودشان احتیاجى، [مبرم ]باشد.» «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا؛(32) و غذاى (خود) را با این كه به آن، علاقه (و نیاز) دارند به مسكین و یتیم و اسیر مىدهند (و مىگویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام مىكنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم.» امام حسین علیه السلام اسوه سخاوت بود. روایت شده كه «ابوهشام قناد» از بصره براى امام حسین علیهالسلام كالا مىآورد و آن حضرت از جاى برنخاسته همه را به مردم مىبخشید.(33) «ابن عساكر» روایت كرده است: گدایى، میان كوچههاى مدینه قدم بر مىداشت و گدایى مىكرد تا به در خانه امام رسید در را كوبید و این چنین سرود «ناامید بر مىگردد امروز آن كسى كه به تو امیدوار باشد و حلقه درخانه تو را حركت دهد. تو صاحب جود و معدن بخششى و پدرت كشنده فاسقان بود.» امام حسین علیه السلام مشغول نماز بود. نماز را به زودى به جاى آورد و بیرون آمده و در سیماى اعرابى اثر تنگدستى را مشاهده كرد. برگشت و قنبر را صدا زد. قنبر جواب داد (لبیّك یابن رسولاللَّه) فرمود: از پول مخارج ما چه قدر مانده است. عرض كرد دویست درهم كه فرمودى در بین اهلبیت تقسیم كنم. فرمود: آن را بیاور، كسى آمده كه از آنها به این پول سزاوارتر است... اعرابى پولها را گرفت و رفت در حالى كه مىگفت: «اللَّهُ اَعْلم حَیْثُ یجعل رسالَتَهُ؛(34) خداوند داناتر است به این كه رسالت خویش را نزد چه كسى قرار دهد.» 3-4. احسانگرى «أنس» گوید نزد امام حسین علیه السلام نشسته بودم در این هنگام یكى از كنیزان آن حضرت وارد شد و با دسته ریحانى كه به آن حضرت هدیه كرد سلام و تحیّت گفت، حضرت نیز به او فرمود: تو در راه خدا و براى خدا آزادى. أنس مىگوید: من به آن حضرت عرض كردم: این كنیز با چند شاخه ریحان كه اهمیتى ندارد به شما تحیّت گفت، حال شما او را آزاد مىكنید؟ حضرت فرمود: حقتعالى ما را چنین تربیت كرده و فرموده است: «وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا؛(35) و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتى] بهتر از آن درود گویید یا همان را [در پاسخ] بر گردانید.» 3. اخلاق كریمانهصفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|